ورزشمدیا: داستان امیر قلعهنویی اینطوری است که اگر واقعا چیزی نگوید و مصاحبههای کمتری انجام بدهد، پکیج شخصیتی و حرفهای او در مجموع قابل دفاعتر خواهد بود. به هر حال امیر قدیمیترین مربی شاغل در سطح اول فوتبال ایران است، تنها مربی لیگ برتر به شمار میرود که از کسب هزار امتیاز عبور کرده، بهطور کلی هم میل به فوتبال تهاجمی دارد که این برای عموم مردم جذاب است. با این حال وای به روزی که او تصمیم به انجام مصاحبه بگیرد؛ اینجاست که شگفتیها یک به یک از راه میرسند! سرمربی تیم ملی که هر بار اظهاراتش با موجی از نقدها مواجه میشود، اخیرا گفتوگویی با یکی از برنامههای رادیویی داشته است که بخشهای زیادی از آن قابل تامل به نظر میرسد. قلعهنویی بار دیگر تاکید کرده است منتقدان با او خصومت شخصی دارند و البته در مهمترین فراز از سخنانش که بازتاب فراوانی داشته، سن و سال بازیکنان را صرفا یک «عدد» دانسته است! البته اینها گوشهای از مصاحبه عجیب آقای سرمربی است و از خیلی از بخشهای دیگر آن چشمپوشی کردهایم.
ادعای نادرست قلعهنویی
قلعهنویی اظهاراتش را با غرضورز خواندن منتقدان شروع کرد: «من ۱۰سال است که این مشکل را نتوانستهام حل کنم. این موضوع مختص تیم ملی نبوده و هر تیمی میگیرم، این دوستان شروع میکنند به زدن همین حرفها. فرقی نمیکند قلعهنویی کجا باشد. در گلگهر هم باشم، آن را با پاریسنژرمن مقایسه میکنند! همین ازبکستان در مقدماتی جامجهانی ما را یکبرصفر برد؛ اما هیچکس نه شعار داد و نه اعتراض کرد. همین بازیکنها بودند که باختند و البته جوانتر و قویتر بودند.» خب البته مثل اغلب اوقات فکتهایی که امیر میدهد چندان دقیق نیست. او در حالی مدعی میشود همین بازیکنان ۱۲سال پیش به ازبکستان باختند که ترکیب فعلی تیم ملی با آن مسابقه حتی یک مهره مشترک هم ندارد. برای اینکه مستند حرف زده باشیم، بیایید ارنج تیم ملی در جریان شکست آبانماه۹۱ برابر ازبکستان را مرور کنیم: «مهدی رحمتی، پژمان منتظری، جلال حسینی، خسرو حیدری، مهرداد پولادی، جواد نکونام، آندو تیموریان، محمد نوری، اشکان دژاگه، محمدرضا خلعتبری و رضا قوچاننژاد.» محض رضای خدا هیچکدام از این بازیکنان حتی دیگر فوتبال هم بازی نمیکنند، چه برسد به اینکه عضو تیم ملی باشند!
پاداش؟ برای چی؟
سرمربی تیم ملی در بخش دیگری از سخنانش باز هم به مقایسه شرایط دوران خودش با کارلوس کیروش پرداخت و گفت: «قبلا بازیها تمام میشد پاداشهای دلاری در اتاق بازیکنان بود، اما ما همین الان سه، چهار ماه پاداش طلب داریم.» روشن نیست قلعهنویی چه زمانی دست از این مقایسهها خواهد کشید؛ اما وجه عجیبتر اظهارات او این است که اساسا ملیپوشان چرا باید ماه به ماه پاداش بگیرند؟ وقتی تیم ملی هر چند ماه یک بار اردو دارد، کل این پاداش چه صیغهای است که حالا به تعویق هم افتاده باشد؟
داستان سن و سال
در نهایت اما میرسیم به بحثبرانگیزترین بخش مصاحبه قلعهنویی. در شرایطی که میانگین سنی ترکیب اصلی تیم ملی در بازی با ازبکستان ۲۹.۷ بود و این مساله صدای بسیاری از منتقدان را درآورد، قلعهنویی میگوید: «به نظر من سن یک عدد است و در فوتبال مدرن جایی ندارد. آمادگی جسمانی الان مهمتر است. در دوره ما همه چیز تحت فشار جنگ بود و مثل الان نیست که علم تغذیه و علم تمرینات به ما کمک میکند تا کریستیانو رونالدو را در این سن و سال داشته باشیم. ما بازیکنانی داریم مانند حاجصفی که در لیگ قدرتی یونان بهترین بازی را دارد. جوان تولید نمیشود و این باید در تیمهای پایه و تیمهای باشگاهی رخ بدهد.» خب این یعنی ظاهرا باید قید جوان شدن تیم ملی را بزنیم، چون امیرخان به کریس رونالدو ارجاع دادند و از حاجصفی هم دفاع کردند! فقط پرسش اینجاست که چرا شما باید رونالدوی ۳۹ساله پرتغالی را ببینید، اما اندریک برزیلی که در ۱۷سالگی برای تیم ملی کشورش بازی میکند و در ۳بازی ملی پیاپی هم گل زده را از قلم بیندازید؟ میانگین سنی تمام تیمهای مطرح آسیایی در فیفادی اخیر۲ تا ۸ سال از ایران کمتر بود؛ آیا آنها به علوم جدید تغذیه و بدنسازی دسترسی ندارند که رو به جوانگرایی آوردهاند؟ کاش کمی کمتر مصاحبه کنید آقای قلعهنویی عزیز؛ تضمین میدهیم به نفع خودتان است!
یک پاسخ
وقت بخیر. من سالهاست متون اقای بهروش رو میخونم… و قبولشونم دارم… خیلی دوست دارم این سوال من رو جواب بدن ایشون یا هم فکرای ایشون چون صاحب نظر میدونمشون: من راستش این و درک نمیکنم که هی همه میگن تیم ملی باید جوون بشه… خب چرا باید جوون بشه؟ باشگاه که نیست… توی یه برهه هایی چند بازیکن جمع میشن برای مسابقاتی… هر بازیکنی که اماده باشه دعوت میشه دیگه… چرا حتمن باید 24 ساله دعوت بشه؟ وقتی یه 34 ساله توی اون برهه از یه 24 ساله اماده تر هست چرا دعوت نشه؟ فوقش میره 1 ماه توی تورنومنت دیگه نه یک سال…